قط زندگی در جهانی را تصور کن که در آن آیینه نباشد. تو دربارهی صورتت خیالبافی میکنی و تصورت این است که صورتت بازتاب آن چیزی است که در درون تو است.
و بعد وقتی چهل ساله شدی، کسی برای اولین بار آیینهای در برابرت میگیرد. وحشت خودت را مجسم کن!
تو صورت یک بیگانه را خواهی دید و به روشنی به چیزی پی خواهی برد که قادر به پذیرفتنش نیستی: صورتِ تو، خودِ تو نیست.
جاودانگی
میلان کوندرا
بالاخره آخرین جمع و جور کردنها و تقسیم کردنها تمام شد. یه قابلمه گنده هم موند واسه خودمون که فکر نکنم به آخر هفته برسه.
امروز به جز کمیکارهای خونه یکسره فیلم دیدم، یه سریال نصفه نیمه رو تموم کردم و یه مینی سریال کرهای دیگه به اسم blue moon رو شروع کردم. درباره دختریه که بهترین دوستش دوست پسرشو میدزده و به خاطر این اتفاق رابطه شون بهم میخوره، حالا بعد از پنج سال متصدی باری میشه که صاحبش همون دوسته و اتفاقای دیگه... یکم خیانت تو خیانته و داستان بی مزهای داره ولی فضاشو دوست دارم. نمیدونم چرا تو پنل اشتراک اینترنتم رو زده صفر ولی دارم همچنان فیلم آنلاین میبینم. در حالی که خودم میدونم اصولا باید تموم شده باشه. واقعا تعجب برانگیزه. امیدوارم مخابرات با یه قبض زیبا واسم جبران نکنه...
دلم میخواد کتابامو بخونم اما اصلن حسش نیست، نمیدونم چرا ولی الان روی مد بی جنبه بازی توی فیلمم... خدا منو به راه راست هدایت کنه بلکه یکم متعادل بشم...
میدونی فکر میکنم زندگی زشت و پر اشتباهی رو دارم شروع میکنم (شروع؟) دوست ندارم با همین فرمون تا آخر عمرم پیش برم. آیا واقعا این نارضایتی درسته؟ آیا این که من دلم یه اتفاق بزرگ یا موفقیت بزرگ یا هر چیز بزرگ دیگهای رو میخواد از اثرات فیلمها و فضای مجازیه یا کاملا عادیه؟ این جو چند ساله که همه دارن میدون و اگه ندوی خودتو سرزنش میکنی برای چیه؟ تا چه حد تباهم؟ چرا کاری که باید رو انجام نمیدم؟ دارم از ترس عید میمیرم. دلم نمیخواد سال آینده رو ببینم. وحشت میکنم از آینده. چطور میتونه انقدر راحت از میون انگشتام لیز بخوره و فرار کنه؟
و یه سوال دیگه آیا اجازه دارم تخیلاتم رو وارد دنیای وبلاگم کنم؟ شاید وقتش رسیده یا براش آماده نیستم... پس کی قراره نویسندگی رو شروع کنم؟ به قول آرتور شنیتسلر شدم خدای بی جاه و مقام... باورتون نمیشه چقدر ایده توی سرم ریخته ولی نمیدونم چطور بنویسم... دلم میخواد یکاری انجام بدم... میدونم باید چیکار کنم ولی چرا هنوز دارم درجا میزنم؟ این یه مریضیه؟ مشکل از کجاست؟